در ایران ما هم تقریبا در دوره ای وضع به این منوال بود. کمدینها فقط در کنار سوپراستارها راه میرفتند و نمک خرج زمین میکردند.از در و دیوار بالا میرفتند تا فیلمهای آبکی و یخ را کمیقابل تحمل کنند که انصافا هم اینطور میشد. عموم خاطرات ما در فیلمهای کلاسیک ما همین مزهپرانیهای آقایان کمدین است اما همینها هم به مرور از چرخه سینما کنار رفتند.
سلیقه مخاطبان تغییر کرد. تا مدتها که هیچ کمدی جدی و مطرحی ساخته نشد. اولین نشانههای امیدواری، بعد از «اجارهنشینها» پدیدار شد و بعد از آن به خواست مخاطبی که تنها حاضر بود برای یک ساعت خنده پول بلیت سینما بدهد، تولید فیلمهای کمدی بالا گرفت و بالطبع تولید کمدین هم از نیازهای سینما بود. آدمهای اینگونه فیلمها تقریبا به تکرار رسیده بودند. باید بازیگر مناسبی کشف میشد.عبدی و خمسه از این دسته بودند که سینمای کمدی آن روز ما به آنها نیاز مبرم داشت.
عبدی استعدادی نهفته بود ولی خمسه درست مثل کمدینهای روشنفکر فرانسوی ظهور کرد. راهی که طی کرد، از او شخصیتی مثل آقای اولو ساخت. او درس خواند و تکنیک را آموخت؛ آنچنان که سالهاست که بازیگری را آموزش میدهد؛ حتی از همان دورهای که تازه به عنوان چهره معرفی شده بود.
خمسه فارغ التحصیل رشته روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی است. در سال1357 به فرانسه رفت و یک سال و نیم در مدرسه ون سن، آتلیه اگوستو بوال و آتلیه سیته یونیور پاریس، دورههای مربوط به پانتومیم، حرکات بدنی و بازیگری را فرا گرفت .
سال59 به ایران بازگشت و در سال60 برای اولین بار مقابل دوربین سینما رفت و در «مرگ یزد گرد» بازی کرد. اما بازی در مجموعه «هوشیار و بیدار» که سال67 از تلویزیون پخش شد، خمسه را بین مخاطبان عام و خاص و کوچک وبزرگ به شهرت رساند و محبوب کرد . هوشیار و بیدار آغاز راه شهرت برای خمسه بود. او چهره خاصی داشت و چون به فنون و تکنیکهای بازیگری تسلط داشت، توانست بهسرعت نظر عموم کارگردانان را به خود جلب کند. او هم بامزگی را داشت و هم میتوانست در موقع لزوم از آن استفاده کند.
خمسه شاید نابغهای در کمدی نباشد اما یک کمدین واقعیست. کمدین ما اولین بازیاش را اینگونه نقل میکند: «اولین خاطره من به زمان تولدم بازمیگردد. زمانی که به دنیا آمدم، حالم بسیار خوب بود و خوشحال بودم که پا به عرصه هستی گذاشتهام ولی برای اینکه کسی خوشحالی مرا نفهمد، شروع کردم به گریه! مادرم به من میگفت : چرا گریه میکنی؟ ومن با زبان بیزبانی به او میگفتم گریه میکنم چون بازیگرم. و به این ترتیب، بازی کردن برایم از همان لحظه اول زندگی شروع شد».
او هم مثل عموم بازیگران مطرح دیگر از تئاتر آغاز کرده بود. تحصیلات تئاتریاش را در پاریس و در بهترین مدارس آنجا گذرانده بود. هنوز هم خمسه از بهترین پانتومیمکارهای ایران است. سالها تنها کتاب مرجع پانتومیم در ایران با عکسهای خمسه در حال انجام تمرینات، پر شده بود. به هر حال خمسه هم طبق سنت رجوع بازیگران در هنگام کمبود پیشنهاد سینمایی یا دلتنگی به تئاتر بازگشته تا در نمایشی که اتفاقا خیلی هم کمدی نیست، بازی کند. خمسه بعد از سالها عدم حضور در تئاتر و حتی تئاتر شهر مجبور است یک ماهی در این ساختمان بزرگ بماند.بخشی از خاطرات سینمایی چند نسل اخیر، بازیهای خمسه در فیلمهایش است؛ مثلا در «شکار خاموش» با لباس نظامی و آن لهجه منحصربهفرد یا در «جیببرها به بهشت نمیروند» با آن تیپی که بعدتر هم در چند فیلمش از آن استفاده کرد.